پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
انواع نامه
نوشته شده در یک شنبه 8 فروردين 1395
بازدید : 604
نویسنده : بيك بابا

2 ـ گشاد نامه: فرمان پادشاه راگويند وآن را به عربي منشورخوانند.

   امروز به آن اعتبار نامه گويند ، نامه اي سر گشاده كه مورد مأموريت و نوع فرمان و وظيفه مأمور را در آن قيد مي كردند و براي اجرا به دست قاصدي امين مي رساندند.

3- « گشادنامه نبشتم وركابدار برفت .»

 

4 ـ ملطّفه : اين كلمه را بيهقي اوّلين بار آورده است .

 نامه اي مختص داراي مطالبي محرمانه در مواردي كه فوريت داشته ارسال مي شد و مطلب را در كاغذي كوچك و توسّط فردي كه مورد ظن نباشد ، مي فرستادند.

5- «فضل گفت اميرالمؤمنين رابه خـطّ خويش ملطّفه اي بايد نوشت»

 

6ـ نامه ي معمّا:گاه نامه ي محرمانه را به  صورت رمزي مي نوشتند تا دريافت وكشف  رموز و اسرار محتواي نامه ي سخت، آسان نباشد . فرق آن با ملطّفه همين نكته آخر بود كه در درك و فهم معمّا ظاهراً با قرار دادي كه ميان نويسنده وگيرنده گذاشته شده بودامكان پذيرمي گردد

 « و مسعدي را گفته آمد تا هم اكنون معمّا نامه اي نويسد . » 

7ـ منشور : ابلاغ حكم رسمي شخصي كه به مقامي منصوب شد كه صاحب ديوان رسالت آن را فراهم مي نمود و نوع شغل مأموريت آن صاحب منصب را در آن مي نوشتند بعد به امضاي شاه مي رسيد .

 « لوا به دست سواري و منشور و نامه در ديبا ي سياه پيچيده به دست سواري ديگر . .

 

8 ـ مواضعه : قرار دادي بين سلطان و صاحب منصب جديد منعقد مي شد يا ميان دو تن از بزرگان كشور در مورد مسائل ديواني و شرايط كارشان بسته مي شد . .

 «ديگر روز خواجه ( احمد حسن ) بيامد ...و بوسهل وبونصر مواضعه پيش وي بردند..

9 ـ قصّه : شكايت نامه ، عرض حال ، داد خواست كه در قديم آن را به اختصارمي نوشتند و بر روي چوبي در محلّي كه جلب نظر و توجّه ي حاكمي  بود نصب مي كردند . تركيبات قصّه بر داشتن ،  قصّه رفع كردن از همين جا در زبان   فارسي متداول شد .

 

10 ـ فتح نامه : نامه اي بوده حاوي خبر فتح لشكر از سوي شاه بوسيله ي مبشّران كه براي نمودن قدرت دولت به شهرها ارسال مي گرديد و بيشتر جنبه ي تبليغاتي داشت

 « بونصر را بگو تا فتح نامه نسخت كند .

 

11 ـ پيمان نامه : نامه اي كه پيمان پادشاهي با پادشاه ديگر يا خليفه را در بر داشت يا سوگندي شرعي بود و جهت تأييددرستي مطالب آن به امضاي بعضي خواص نيز رسيدكه معمولاً مفصّل مطالب بود.

 

 12 ـ  رقعه : نامه اي كوتاه  و ياد داشت گونه ي  مطالب  هنگامي كه امكان بيان آن به طور شفاهي ميسّر نمي گردد درخواست ها وگفتني هاي خود را كه مربوط به امر مهمّي بوده بر تكه كاغذي مي نوشتند تا به اطّلاع سلطان برسد ..

 « رقعتي نبشتم به امير (رض) چنانكه رسم است .» .

 

13 ـ تذكره : نامه اي در پي گفته يا نوشته پيشين براي ياد آوري آن مطالب . .

« رسول گفت :اين سخن ها همه حق است تذكره اي بايد نوشت تا مرا حجّت باشد.».

 

14 ـ مشافهه :  پيامي شفاهي كه فرستاده شاه براي شاه ديگر مي گذارد كه از سوي ديوان رسالت تهيّه مي گرديد تا ابهامي در مضمون پيام باقي نماند و تصرّفي صورت نگيرد . .

مشافهه = رويارو سخن گفتن .

 « ديگر روز به مشافهه در اين معني سخن گفتند . ( منبع وبلاک اسداله حیرانی)

 



:: برچسب‌ها: بیهقی , نامه , ,



مطالب مرتبط با این پست
.